گردشگری سلامت به عنوان یکی از سودآورترین صنعتها در بسیاری از کشورهای جهان مطرح بوده و این در حالی است که ایران با وجود تواناییها وظرفیتهای لازم سهم قابل توجهی از این اقتصاد ندارد.
گردشگری سلامت یکی از حوزههای گردشگری است که در سالهای اخیر اقبال زیادی از سوی دولتمردان به آن نشان داده شده است. اگرچه این صنعت هنوز متولی مشخصی ندارد و هر از گاهی اختلافاتی بین نهادهایی مانند وزارت بهداشت و وزارت میراث فرهنگی در خصوص آن به وجود میآید با این حال همه این نهادها متفقالقول هستند که یکی از ظرفیتهای ارزآوری به کشور حوزه گردشگری سلامت است.
سهم ایران از اقتصاد گردشگری سلامت
ایران با وجود جایگاه بالای خود در حوزه پزشکی و خدمات مرتبط با سلامت و برخورداری از بهروزترین شیوههای درمانی به دلیلعدم تبلیغات مناسب و همچنین نبودن برخی از زیرساختها نتوانسته از این ظرفیت عظیم بهره لازم را ببرد.
کشورهایی نظیر اردن، عمان، امارات و ترکیه اگرچه جایگاه ایران را در حوزه سلامت ندارند با این حال با برنامه ریزی مناسب و فراهم کردن زیرساختها در حال تبدیل به یکی از مراکز و مقاصد گردشگری سلامت در منطقه هستند.
کشور کوچک اردن سالانه ۵۰۰ میلیون دلار تنها از طریق گردشگری سلامت به دست میآورد از آن سو امیرنشین دبی در امارات متحده عربی تنها در سال ۲۰۱۰ حدود۷ میلیارد دلار از این حوزه درآمد داشت. این در حالی است که به گفته رئیس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت، ایران در سال ۱۴۰۰، حدود ۲ میلیارد دلار از گردشگری سلامت درآمد داشته است. شاید ۲ میلیارد دلار رقم درشتی به نظر برسد، اما با توجه به ظرفیتها، تواناییها و گستردگی و تنوع خدمات تخصصی که در ایران ارائه میشود این رقم به هیچ عنوان نمیتواند رضایت بخش باشد.
در همین حال به گفته سلیمان حیدری رئیس مرکز نظارت و اعتبار بخشی وزارت بهداشت «طبق آمار در رتبه ۴۰ جهان، ۲۰ آسیا و ۱۲ منطقه در حوزه گردشگری سلامت هستیم.» این موضوع نشان میدهد که ایران از جایگاه خوبی در حوزه گردشگری سلامت برخوردار نیست.
از سوی دیگر بررسی برخی آمارهای دیگر نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۲۰حوزه رتبه ۴۶ را از بین ۱۱۰ کشور از آن خود کرده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فعالان این حوزه با توجه به اینکه یک گردشگر سلامت بین ۳ تا ۵ هزار دلار ارزآوری دارد، با ورود تنها ۲۰۰ هزار گردشگر درمانی به کشور، یک میلیارد دلار درآمد ایجاد خواهد شد. این در حالی است که ظرفیت بیمارستانها، کلینیکها و مراکز درمانی ایران بسیار بیشتر از ۲۰۰ هزار گردشگر سلامت است.
دلایل عقبافتادگی ایران از بازار جهانی
روز گذشته سعید کریمی معاون درمان وزیر بهداشت از ورود ۲۲۰ بیمارستان به خدمات گردشگری سلامت در کشور خبر داد. با این حال کریمی مشخص نکرده است چه تعداد از این مراکز دولتی و دانشگاهی و چه تعداد متعلق به بخش خصوصی و یا خیریه هستند اما آنچه از صحبتهای او میتوان استنباط کرد این است که تعداد مراکز اختصاص یافته به حوزه گردشگری سلامت افزایش پیدا کرده است.
حال این پرسش وجود دارد که آیا با افزایش مراکز به امر گردشگری سلامت، مشکلات این حوزه برطرف خواهد شد یا گره کار در جای دیگری است؟
حسین کرمانپور مدیر اورژانس بیمارستان سینا و فعال گردشگری سلامت در گفتوگو با سپید در این رابطه اظهار کرد: «گردشگری سلامت یک موضوع چند وجهی و چند فاکتوری بوده و تنها وزارت بهداشت یا وزارت میراث فرهنگی نمیتوانند به تنهایی این موضوع را ساماندهی کنند. حداقل شش بخش مختلف باید همکاری کامل را داشته باشند، اما متاسفانه اینگونه نیست و تا امروز اینها هماهنگ نبوده و گردشگری سلامت ساماندهی نشده است.»
وی افزود: «وزارت بهداشت، وزرات میراث فرهنگی، وزارت کشور، وزارت خارجه و نهادهای امنیتی و انتظامی باید هماهنگی کاملی داشته باشند تا یک گردشگر سلامت بتواند وارد ایران شده و خدمات درمانی مورد نیاز خود را دریافت کند. این موضوع یک گروه کاری هوشمند و کاملا هماهنگ میخواهد و اگر این امر صورت بگیرد، گردشگری سلامت ایران ساماندهی شده و با توجه به هزینه پایین خدمات پزشکی در ایران نسبت به کشورهای منطقه، سیل گردشگر به کشور روانه میشود.»
کرمانپور بیان کرد: «این شش گروه به جای اینکه همدیگر را پوشش دهند عمدتا بخشنامههایشان مانع کار یکدیگر است. از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی هم به عنوان یک قوه قانونگذار به صورت کامل در کنار گردشگری سلامت نبوده است.»
وی ادامه داد: «گردشگری سلامت ما سالهای سال است که از طریق واسطهها و مترجمان پیشرفته است و به عنوان یک امر قانونمند و استاندارد به وجود نیامده است، این امر بازار گردشگری را به آسیب رسانده و موجب کاهش ورود گردشگر به کشور میشود. بسیاری از مناطق کشور مانند استان فارس، خراسان، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی و شرقی از قدیم گردشگر سلامت خود را داشتهاند با این حال چرخه اقتصاد کلانی ایجاد نکردهاند این در حالی است که سهم اقتصاد گردشگری سلامت در بازارهای دنیا یک سهم قابل توجه است. اما در ایران تقریبا این موضوع مغفول مانده و در دست دلالان بوده و به جای اینکه افراد و نهادها درآمدهای کلان برای کشور به دنبال درآمدهای جزئی و فردی هستند.»
نبود استانداردهای بینالمللی
او همچنین در مورد وضعیت بیمارستانها و مراکز درمانی برای جذب گردشگر نیز اظهار کرد: «گردشگری سلامت استاندارهای خاصی میخواهد، شاید مدیران مختلف از آن تعریف و تمجید کنند اما وقتی ریزتر میشویم میبینیم که گردشگری سلامت بر روی ریل نیست. مثلا اگر یک گردشگر سلامت وارد ایران شود و بخواهد از خدمات رفاهی استفاده کند این خدمات مناسب یا مورد انتظار نیست. در بیمارستانها یک سری امکانات فراهم شده است اما کامل نیست، عدم حضور افراد زباندان، پذیرش مجازی، پذیرش الکترونیک و. . اینها مشکلاتی است که اکنون وجود دارد. صورت حسابها و پروندههای الکترونیکی که به زبان فارسی صادر میشود دیگر مشکلی است که در این حوزه وجود دارد. اگربیماری بخواهد ادامه درمان را در کشورخود پیگیری کند به زبان بینالمللی نبوده و به زبان فارسی صادر میشود از سوی دیگر حتی پزشکانی که خدمت ارائه میدهند مهر انگلیسی ندارند و همچنان مهر آنها فارسی است.»
وی همچنین یادآورشد: «عدم پشتیبانی بیمههای معتبر برای بیماران خارجی نیز یکی از مشکلاتی است که وجود دارد. اگر بیمههای قوی وارد این حوزه نشوند و در کنار بخش درمان قرار نگیرند با توجه به افزایش هزینهها ممکن است بیمارانی که به کشور ما میآیند سر از کشورهای همسایه درآورند. »
کرمانپور تاکید کرد: «خوشبختانه پزشکی ایرانی هنوز اعتبار خود را دارد و اگر این زیرساختها فراهم شود مطمئنا وضعیت گردشگری سلامت در کشور در جایگاه خوبی قرار گرفته و میتواند درآمد کلانی همچون صنعت نفت برای کشور فراهم کند.»
این فعال حوزه گردشگری سلامت همچنین با اشاره به پزشکانی که به دعوت کشورهای منطقه در آن کشورها خدمات سلامت ارائه میدهند نیز گفت: «اگر این پزشکان درآمد حاصل از این خدمات را وارد کشور کنند ارزآوری کرده و به نفع کشور است در واقع هدف گردشگری سلامت همه ارزآوری است. اما اگر تنها با هدف توسعه گردشگری سلامت آن کشورها باشد و در آنجا مقیم شوند و مهاجرت کنند یک خبر بوده و در سیطره بیمارستانها و مراکزی کار میکنند که تحت زعامت ایران نبوده و نمیتوانند برای کشور سودآوری برای کشور داشته باشند.»